آخرین مطلباخبارداغمحبوبمهمترین اخبار روز
موضوعات داغ

عصر جدید پرتغال با مارتینس؛ اگر می‌توانی، رونالدو را کنار بگذار!

تیم ملی پرتغال، فیفادی را به‌عنوان مقتدرترین تیم مقدماتی یورو 2024 به پایان رساند.

پایان عصر فرناندو سانتوس در تیم ملی پرتغال به‌عنوان پرافتخارترین مرد روی نیمکت سرمربیگری سلسائوی پرتغال، این سوال را به وجود آورده بود که جانشین او چه کسی خواهد بود؟ از آموریم تا کونسیسائو، گزینه‌هایی مطرح شدند و هویت اصلی تحلیل‌ها برای دوران پسا سانتوش، این بود؛ او پس از قهرمانی در یورو 2016، بزرگ‌ترین خدمتش به تیم ملی پرتغال، کنار گذاشتن رونالدو از ترکیب تیم در جام‌جهانی و شکستن تابوی فوق‌ستاره در کشورش بود؛ بخصوص اینکه جانشین او در دیدار برابر سوئیس، بهترین بازیکن میدان بود.

هر کسی قرار بود هدایت پرتغال را به دست بگیرد، بدون شک با این سوال مواجه می‌شد؛ «رونالدو در پروژه‌ات کجا جای می‌گیرد؟» از میان گزینه‌های جانشینی سانتوس، کمتر کسی به روبرتو مارتینس فکر می‌کرد؛ مردی که نسل طلایی بلژیک را به هیچ افتخار خاصی نرسانده بود و اواخر دوران سرمربیگری، حتی از کنترل رختکن پرستاره‌ای که اواخر دوران بازیگری را تجربه می‌کنند هم عاجز مانده بود.

رونالدو؟ همان همیشگی!

او در نخستین کنفرانس خبری به‌عنوان سرمربی جدید پرتغال، هرگونه اظهار نظر قاطع درباره رونالدو را رد کرد و به‌گونه‌ای با آمار و ارقام دقیق پاسخ خبرنگاران درباره استفاده از استعدادهای جوان را داد که حتی گمانه‌زنی هم یکی از سخت‌ترین کارها درباره بازیکنی باشد که فوتبالش در سطح اول فوتبال باشگاهی اروپا را به اتمام رسیده می‌بیند.

مارتینس طبق وعده، از تمامی بازیکنان تیم ملی پرتغال در جام‌جهانی دعوت به عمل آورد و استفاده از رونالدو در ترکیب ابتدایی هر ۲ دیدار نخستینش به عنوان سرمربی پرتغال، نشان داد مرد باتجربه در عرصه ملی به این سادگی از ستاره‌ای که در پیراهن تیم ملی کشورش تبدیل به بازیکنی دیگر می‌شود، عبور نخواهد کرد.

رونالدو در 180 دقیقه تحت هدایت مارتینس، بیشتر از کل دیدارهای ملی در سال 2022 تحت هدایت سانتوس گل به ثمر رساند و آزادی عملی سرمربی جدید به کریستیانو، او را به ترکیب جام ملت‌های اروپا 2024 نزدیک‌تر می‌کند. کریس که در این صورت رکورددار خواهد شد، ظاهراً قرار نیست تا پیش از 40 سالگی از فوتبال ملی بازنشسته شود و این را عملکردش در دیدارهای مقدماتی یورو، به اثبات می‌رساند.

گروه نرم افزاری ماهور

سطح حریفان فعلاً مهم نیست

البته رونالدو درخشش مقابل تیم‌هایی نظیر لوکزامبورگ و لیختن‌اشتاین را به خوبی از بر است اما در بررسی آمار، تنها موردی که اهمیت ندارد، چگونگی ثبت آنهاست. او با همین گل‌ها تبدیل به برترین گلزن ملی تاریخ فوتبال شده و با به میدان رفتن مقابل همین تیم‌ها، رکورد حضور در بازی‌های ملی را شکسته است.

بنابراین مارتینس با بازی دادن به رونالدو در این 2 دیدار، این وعده را به هواداران تیم ملی پرتغال داده که نه قرار است به سادگی از کاپیتان عبور کند و نه قرار است او را در انتهای دوران بازیگری، تمام و کمال به استعدادهای جوان ترجیح دهد.

بازی‌های تدارکاتی به جای مقدماتی

این ۲ بازی برای پرتغال، بیش از آنکه جنبه تعیین صلاحیت برای حضور در یورو 2024 را داشته باشد، برای مارتینس جنبه بازی تدارکاتی در سطحی قابل قبول داشت که عملکرد شخصی بازیکنان را آنالیز کرده و در فیفادی بعدی، لیست دعوت از بازیکنان را اندکی تغییر دهد و هویت سلسائوی اروپا تحت هدایت خودش را به این تیم اهدا کند.

باتوجه به سطح کیفیت فنی زنگ تفریح‌های اروپا که همگی با پرتغال در این مسابقات هم‌گروه شده‌اند، هنوز نمی‌توان در رابطه با تغییر سبک بازی تیم تحت هدایت مارتینس صحبت به میان آورد. اینکه پرتغالِ جدید قرار است همچون دیدار با مراکش به میدان برود و عاجز از بازکردن حفره‌ای برای دفاع چند لایه باشد یا فارغ از نام و رسم حریف، نمایشی همچون دیدارش مقابل سوئیس از خود بر جای بگذارد؟

در پاسخ به این سوال، شاید صبر کردن تا به صدا درآمدن سوت آغاز نخستین بازی تیم در یورو 2024، بهتر باشد. مشخص اینجاست پرتغال به احتمال فراوان مسابقات مقدماتی را به‌عنوان مقتدرترین تیم، با کمترین گل خورده و بیشترین گل زده به اتمام خواهد رساند اما با این عملکرد هم نمی‌توان تیم مارتینس را قضاوت کرد.

تغییر هویت تیم ساده نیست

از سپتامبر 2014، این 2 دیدار نخستین‌ها تحت هدایت سرمربی غیر از فرناندو سانتوس بودند و مارتینس تیمی را تحویل گرفته که به مدت 9 سال و در 109 بازی، یک سرمربی با یک فلسفه به خصوص را روی نیمکت سرمربیگری‌اش دیده است. بازیکنان زیادی در این مدت درخشیده و محو شده‌اند اما تنها بازماندگان جدایی ناپذیر، پپه و کریستیانو رونالدو بوده‌اند.

سانتوس با تیمی که هرگز مدعی درجه یک نبوده، 2 جام نظیر جام ملت‌های اروپا 2016 و لیگ ملت‌های اروپا 2019 (تنها افتخارات تاریخ فوتبال ملی پرتغال) را فتح کرده و انتظارات از سلسائو را کاملاً دستخوش تغییر کرده است. آنها دیگر به کمتر از نیمه‌نهایی رضایت نخواهند داد.

وقتی سانتوس هدایت تیم ملی پرتغال را در دست گرفت، با تیمی بحران زده مواجه بود که از جام‌جهانی 2014 موفق به صعود به دور حذفی نشده بود و 3 ماه پس از حذف دردناک هم بازی‌های مقدماتی یورو 2016 را با شکست دور از انتظار مقابل آلبانی، تیم رده 70 فیفا در آن زمان آغاز کرده بود. بازیکنان در استادیوم‌های ملی هو می‌شدند و پائولو بنتو چاره‌ای جز استعفا نداشت.

انتظارات از پرتغال فرق کرده است

سانتوس اما پرتغال را از همان ابتدا حول محور ترکیبی ساخت که به سختی گل بخورد و از همین راه، کاملاً عمل‌گرایانه در خانه فرانسه با غلبه بر میزبان نخستین جام تاریخ ملی فوتبال کشورش را در تورنمنتی بالای سر برد که کمتر کسی روی آنها به‌ عنوان مدعی حتی درجه دوم حساب باز می‌کرد. در پایان عصر سانتوس و آغاز مارتینس، اوضاع کاملاً تغییر کرده و این باور وجود دارد که پرتغال باید بهتر از استعدادهای جوان فوتبالی‌اش بهره‌مند شود.

دیگر کسب سهمیه حضور در دور نهایی مسابقات، هدف پرتغال نیست و آنها باید برای فتح جام بجنگند. اتفاقی که شاید اگر آنها را با قرعه مراکش روبه‌رو نمی‌کرد، تاریخ فوتبال ملی پرتغال را دستخوش تغییر کرده بود. پرتغالِ مستعد باید قادر به پیروزی بر هر تیمی در جهان باشد و برای این کار، آنها اعتماد به نفس را در طول سال‌های گذشته به دست آورده‌اند و چیزی که کمبودش را احساس می‌کردند، گذر از سبک بازی عملگرایانه در سال‌های اخیر به سمت بازی شناور و با آزادی عمل بیشتر به بازیکنان در هر نقطه از زمین بود. اتفاق رخ داده در 2 دیدار اخیر هرگز قابل استناد نیست.

اینجا بلژیک نیست اما…

تفاوت‌های بلژیکِ مارتینس با پرتغالِ سانتوس در مقدماتی جام‌جهانی، کاملاً مشخص بود. شیاطین سرخ شروع حمله تیم را از آخرین نقطه خط دفاعی خود شکل می‌دادند و با سپردن توپ به خط هافبک و استفاده از نبوغ وینگ‌بک‌ها، قصد دروازه حریف می‌کردند. در دوران مارتینس، مالکیت بلژیک در بسیاری دیدارها از 75 درصد هم عبور می‌کرد و مقابل استونی و ولز، به ترتیب روی 81 و 76 درصد ایستاد.

از طرف مقابل اما پرتغال به محض بازپس گیری توپ در هر نقطه از زمین، رو به دروازه حریف با سرعتی بسیار بالاتر حمله‌ور می‌شد و با تعداد پاس‌ها و مالکیت بسیار کمتر، راه پیروزی را یاد گرفته بود. از همه بهتر، بدون شک مارتینس و کادر فنی‌اش این تفاوت هویت را در 2 تیم می‌دانند و آنگونه که مرد باتجربه گفته، قرار نیست سبک بازی مدنظرش را به پرتغال تحمیل کند.

او با استفاده از بضاعت تیم، سبک بازی، آرایش و مهره‌های ثابت را انتخاب خواهد کرد اما سوال اینجاست چنین موردی، هواداران پرتغال را راضی خواهد کرد؟ آن هم با در اختیار داشتن استعدادهای جوان و باتجربه‌ای چون رافائل لیائو، گونچالو راموس، ژائو فلیکس، برونو، سیلوا و…؟ اگر اینگونه باشد، دلیل کنار رفتن سانتوس و انتخاب مارتینس، کمی غیرمنطقی خواهد بود!

آرایش 3 دفاعه برای اولین بار در تاریخ

لیست اعلامی توسط مارتینس، این نوید را می‌داد که تیم قرار است برای نخستین بار با 3 مدافع در بازی‌ها حاضر شود و در این 2 بازی، آرایش 2-5-3 (مقابل لیختن‌اشتاین و 3-4-3 مقابل لوکزامبورگ)، انتخاب‌های مارتینس بوده‌اند. روبن دیاس مهره اصلی خط دفاعی در هر 2 بازی بود و عملکرد بسیار قابل قبولی هم از خود بر جای گذاشت. این به معنای پایان عصر پپه در قلب خط دفاعی سلسائو خواهد بود.

مرد 49 ساله در این فیفادی از 10 مدافع دعوت به عمل آورد که 6 نفر آنها مدافع مرکزی بودند و مثلث باتجربه پپه، دیاس و دنیلو پریرا با مجموع 252 بازی ملی در کنار مدافعان جوانی از جمله آنتونیو سیلوا و گونچالو ایناسیو که مجموع بازی‌های ملی‌شان از 2 تجاوز نمی‌کرد، قرار گرفتند.

وقت خداحافظی پپه فرا رسیده

ایناسیو حتی در لیست ابتدایی حضور در جام‌جهانی در جمع 55 بازیکن اولیه دعوت شده قرار گرفت اما در نهایت مسافر قطر نشد. برخی از بازیکنان دعوت شده به این اردو از تیم قهرمان زیر 17 سال قاره بودند و این نکته را می‌توان اذعان داشت که قرار است تحت هدایت مارتینس، بازی‌های چشم‌نوازتری از تیم ملی پرتغال ببینیم.

او که در 75 از 79 بازی‌اش روی نیمکت تیم ملی بلژیک با 3 مدافع، تیم را به میدان فرستاده بود، بدون شک همین آرایش را با تغییر تعداد بازیکنان حاضر در فاز تهاجمی در پرتغال به کار خواهد گرفت و پپه قادر است پس از 40 سالگی کفش‌هایش را با خیال راحت بیاویزد!

7 / 100

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا