طلوع آفتاب در ایالت کاتالونیا؛ جشن قهرمانی در مقابل چشم دشمن
بارسلونا با پیروزی 4-2 مقابل اسپانیول در دربی بارسلون 4 هفته زودتر از پایان فصل برای بیست و هفتمین بار فاتح لالیگای اسپانیا شد.
لالیگا یک بار دیگر به آنها لبخند زد؛ برای بار بیست و هفتم؛ تیمی که از ابتدای فصل، فراز و نشیب بسیاری داشت، اما در نهایت به هدفی که میخواست رسید؛ آن هم با ژاوی هرناندس، مهندس سالهای نهچندان دور خط هافبکش؛ با اسطورهاش.
بارسلونا لالیگا را با تساوی بدون گل مقابل رایو وایکانو آغاز کرد؛ یک شروع ناامیدکننده برای تیمی که با خریدهای پرتعدادش انتظارات را بالا برده بود اما از هفته دوم مقابل رئال سوسیداد، موتور بلوگرانا روشن شد. لواندوفسکی آتشبازی به راه انداخت و ۲ بار دروازه باسکیها را گشود و نشان داد دلیل اصرار ژاوی بر خریدش چه بوده؟
بارسا همین مسیر را در پیش گرفت و موفق هم بود. فوتبال روان و خط دفاعی مستحکم، تیمی که آمده بود بعد از چند سال ناکامیها را پشت سر بگذارد اما الکلاسیکوی رفت یک مشت محکم زیر چانه رویاهایشان زد؛ مشتی که دردناک بود اما آنها را زمینگیر نکرد، بلکه به هوششان آورد.
آبی و اناریها از رئال مادرید عقب افتاده بودند اما کم نیاوردند و یواش یواش از رقیب سنتی سبقت گرفتند. لغزشهای پی در پی سفیدهای چامارتین، این فرصت را در اختیار ژاوی و شاگردانش قرار داد تا با بردهای اقتصادی فاصله را بیشتر و بیشتر کنند. آنها بعد از جام جهانی، فوتبالی را بازی میکردند که برای هواداران ناآشنا بود. تیم ژاوی گل نخوردن را به گل زدن ترجیح میداد؛ اتفاقی که کسی در بارسلونا به خطر نمیآورد استفاده شده باشد.
اما ژاوی به انتقاداتی که نسبت به سبک بازیاش میشد بیتوجه بود و موفقیت و قهرمانی را به فوتبال تماشاگرپسند ترجیح داد. آنها بیشتر از همیشه یک هیچ میبردند و این بارسلونا مدل ژاوی بود.اختلاف امتیاز بین بارسلونا و رئال مادرید تا ۹ امتیاز افزایش پیدا کرد تا الکلاسیکوی برگشت لالیگا. جایی که رئالیها با گل به خودی رونالد آرائوخو پیش افتادند. آنها رویای تسخیر نوکمپ و بازگشت به کورس قهرمانی را در سر داشتند اما گل دقیقه پایانی سرجی روبرتو در نیمه اول، کار را به تساوی کشاند.
نیمه دوم، رئال دوباره پیش افتاد، اما این بار سیستم VAR به داد بارسلونا رسید و گل مارکو آسنسیو را مردود اعلام کرد. امیدها دوباره به نوکمپ برگشته بود. آنها با تساوی هم اختلاف امتیاز را حفظ میکردند و تماشاگران هم به کسب تساوی راضی بودند اما انگار بازیکنان بارسا چیزی جز برد نمیخواستند.
حرکت عرضی لواندوفسکی و پاس پشت پای هنرمندانهاش، الخاندرو بالده را راه انداخت و جوان بارسلونا پاس عرضی را برای فرانک کسیه ارسال کرد تا فرمانده ساحل عاجی، تیر خلاص را بر پیکره رئال آنچلوتی شلیک کند. ورزشگاه منفجر شده بود، ژاوی مثل یک هوادار نوجوان به هوا میپرید آنها حالا ۱۲ امتیاز با رئال اختلاف داشتند و قهرمانی لالیگا از همیشه نزدیکتر بود.
بعد از فیفادی، رئال و بارسا موازی با هم پیش رفتند و تغییر زیادی در اختلاف امتیازیشان به وجود نیامد و حالا بارسلونا توانست ۴ هفته زودتر از پایان لیگ، قهرمانی را ازآن خود کند؛ آن هم مقابل دشمن دیرینهشان، اسپانیول.
در مسیر کسب این قهرمانی، مارک آندره ترشتگن، رونالد آرائوخو، سرخیو بوسکتس، فرنکی دییونگ، پدری و البته روبرت لواندوفسکی ستارههای اصلی تیم بودند و کمک بهسزایی در کسب بیست و هفتمین جام قهرمانی کردند.
این آخرین و هشتمین قهرمانی بوسکتس در لالیگا بود؛ هافبکی که از سال آینده دیگر در فوتبال اروپا نخواهد بود و به قارههای دیگر سفر میکند.
اما در این بین، بیانصافی است اگر نقش ژاوی هرناندس را نادیده بگیریم. هرچند که انتقاداتی به او وارد است اما او با تمام ایراداتش، دوباره توانست لالیگا را به بندر بارسلون بیاورد. جامی که ۳ سال با آنها قهر کرده بود، دوباره به آغوششان بازگشت.